Skip to main content

Featured Post

My cookbook: "Tehran to New York"

On the Norouz day of 2020 spring, I finally published my book. The manuscript is titled: "Tehran to New York: A culinary bridge between Persian and Western cultures" and aims at presenting a unique blend of classic and contemporary Persian recipes, as well as samples of Western-style cuisine, offered in a Persian context. It is important to build bridges between cultures, and not walls. This book aims at constructing a bridge between the Persian and Western cultures. The book may be ordered here: https://www.amazon.com/Tehran-New-York-culinary-cultures-ebook/dp/B0861H47GS/ref=sr_1_1?dchild=1&keywords=tehran+to+new+york&qid=1584810930&sr=8-1  

آش جوی خاله یِ منِ؛ دیگر خود دانی



این دوشنبه بدون گوشت، به یک دستور خانوادگی برای آش جو تعلق داره.  در عهد شباب، یکی از عادات خانوادگی ما مهمانی عصر جمعه در منزل پدربزرگ بود. پس از چندی پدربزرگ مرد و این رسم رو با خود به دیار باقی برد. از این که بگذریم، در اون مهمونی ها، آش های رشته و جو از پاهای ثابت بودن. من به شخصه و برخلاف عموم، آش جو رو بر آش رشته ترجیح می دم. چندی پیش در فیس بوق، دیدم که خاله ام دستور آش جو گذاشته؛ بی درنگ یاد اون آش های جوی عهد شباب افتادم و چون اون خاله هم در پخت اون آش های عهد شباب دخالت داشت، احتمال دادم که این دستور اون آش های عهد شباب باشه. آش رو درست کردم و حدس من درست بود! خودش بود، آش جوی عهد شباب .
یکی از چالش های پیشرو در تهیه آش، خرید و خرد کردن سبزی هست. در این کشوری که من هستم، چالش دیگر گران بودن سبزی هست. در مقیاسی که آش سبزی می طلبه، خرید اون از سوپرمارکت ها به صلاح نیست و لذا من روانه  Farmers market به معنی بازار کشاورزها شدم. عکس زیر حاصل این حرکت خجسته هست. در اونجا علاوه بر سبزی، با یک جعبه نوشابه شیشه ای بیست و چهار تایی مواجه شدم و درنگ رو جایز ندونستم؛ کدوم کشاورز اون رو پرورش داده رو دیگه من نمی دونم. به خونه که رسیدم تازه متوجه شدم عجب غلطی کردم! تا حالا شده جوگیر بشید و مقادیر متنابهی سبزی بخرید و سپس مجبور بشید همه اون بشورید، پاک و سپس خرد کنید؟ اصولا خرد کردن سبزی کار سختی هست و اون رو می شه در طبقه معضلات بشری قرار داد.           
علاوه بر سه گونی سبزی، دو تا گلدون نعنا و ترخون هم خریدم! آخ جون ترخون  

در انتها عین دستور فیس بوقی خاله رو می یارم و سپس دستور من بر اساس نصف اون دستور 


آش جو مواد لازم جوپوست گرفته ٢٥٠ گرم ،برنج ١٠٠ گرم ،نخود ١٥٠ گرم ، لوبیا ١٥٠ گرم ، عدس ٢٠٠ گرم ،کشک ٢تا٤ پیمانه ، سبزى ٥؍١ کیلو ، پیاز داغ ٦ قاشق ، غذاخورى ، نمک وفلفل نعنا داغ ٢ تا٣ قاشق طرزتهیه ، ح
بوبات را یک شب قبل خیس مى کنیم، تا زود تر پخته شود ،حبوبات را روى اجاق گاز مى گذاریم تا نیم پز شود سپس جو وبرنج راکه بهتر است انها را نیز از قبل خیس کرده باشیم به حبوبات اضافه مى کنیم فرصت مى دهیم تا با اتش ملایم پخته ولعاب دار شود در اخر سبزى خرده شده را به مواد اضافه مى کنیم تا پخته شود دراخر کشک را اضافه کرده وبعد نمک وفلفل در صورت لزوم به اش اضافه مى نمائیم اش را در ظرف مورد نظرتان ریخته با پیاز داغ ونعنا داغ تزئین مى نمائیم در ضمن مى توانید ٧٥٠ گرم گوشت سردست بدون استخوان را باحبوبات پخت وقتى خوب پخته شد خارج کرد کوبید ودو باره به اش اضافه کرد٠@با تشكر از زن دايي مهين@نيلوفر


مواد لازم:
صد و بیست و پنج گرم جو پوست کنده(نیم پیمانه)  
پنجاه گرم برنج(نیم پیمانه) 
هفتاد و پنج گرم نخود(یک سوم پیمانه نخود ریز یا یک پیمانه نخود درشت)
صد گرم عدس(یک دوم پیمانه)
هفتاد و پنج گرم لوبیا (یک دوم پیمانه)
هفتصد و پنجاه گرم سبزی آش(تره، جعفری، شوید، گشنیز، اسفناج، کمی شبلیله)
یک قاشق غذاخوری زردچوبه
یک قاشق غذاخوری پودر کاری(اختیاری)
یک قاشق غذاخوری پودر فلفل قرمز (اختیاری)
یک قاشق غذاخوری شکر قهوه ای (اختیاری)
یک عدد پیاز متوسط، خلالی شده
سه حبه سیر
هشت پیمانه آب
یک الی دو پیمانه کشک
نعنا برای تزئین 
به جای لوبیا از این لوبیاهای عالی استفاده کردم. مامان من عاشق این ها بود و در آش از اونها سود می جست و احتمالا هنوز هم می جوید. اسم فارسی اون ها رو نمی دونم و تلاش های مذبوحانه من برای سرچ عباراتی از قبیل لوبیای بزرگ، لوبیا چیتی بزرگ، از اون لوبیا گنده ها و .... بی نتیجه ماند. اگر می دانید کامنت کنید و من رو از نگرانی نجات بدید        

حبوبات با آرام پز خیلی جور هستن و روند بادآفرینی اون ها به دلیل پخت کامل برطرف می شه. دستور ساده هست! همه مواد جز کشک رو در آرام پز بریزید    


این قسمت اختیاری هست، اگر آش رو ادویه دار می خواید اون ها رو در ابتدا بدون روغن بو بدید. ولی از نظر من آش باید تند و تیز باشه. 
وقتی بوی ادویه ها فضا رو عطرآگین کرد، روغن رو اضافه کنید  

سپس سیر و پیاز رو به آرامی تفت بدید تا شیرینی اون ها آزاد بشه کمی هم شکر قهوه ای بزنید بد نیست  

کل مجموعه رو به آرام پز اضافه کنید 

بعد از یک شب پخت با درجه کم اینجوری می شه 

سپس کشک رو اضافه کنید. خاله در دستور طلب یک الی دو پیمانه کشک می کنه. من به سوپر ایرانی رفتم و اون کشک گل باجی رو که در عکس بالا می بینید به قیمت ده دلار خریدم و  به همین دلیل ساده هم به یک عدد اکتفا کردم و حد پایین خاله رو لحاظ کرم.   

با ته دیگ آش موافقید؟ من بدم می یاد ولی یکی از دختر خاله هام عاشق اون بود. اون دخترخاله در دسترس نبود و لذا این ته دیگ به سطل آشغال هدایت شد  

برای تزیین ترکیبی از نعناع و پیاز داغ و کشک زعفرانی استفاده کردم  

سیر، پیاز و نعناع رو با روغن زیتون پوره کردم 

و سرخ کردم. این طوری نسبت به نعناع خشک خوشرنگ تر هست. کشک رو هم با زعفرون مخلوط کردم   

این هم عکس در زیر نور!
 من در یک دوراهی عجیب گرفتار هستم؛ لطفا با کامنت خود من رو یاری بدید. این عکس های زیر نور بهتر هستن یا عکس های داخل با فلش؟ به عبارت دیگر آیا این عکس آخر پست بهتره یا اون عکس اول پست؟ منتظر کامنت های سبز شما هستیم 

Comments

Nazanin said…
aks haye ba noore rooz honari tar mishan vali dorost ghiafeye ghaza ro neshoon nemidan. aks haye ba flash vali kamelan neshoon midan ghaza bayad che rangi o che shekli beshe. baraye hamin man ba flash ha ro tarjih midam baraye webloge amoozeshe ashpazi.
كتايون said…
کاملا درک کردم اون قسمتی که با یک کوه سبزی مواجه شده بودین، خودم بارها دقیقا همینطوری جوگیر شدم و بعد هم دیگه تا صبح بیدار بودم و ... در مورد سوالتون هم عکس بالایی خیـــــــــــــــــــــــلی بهتره، شیک تره،خوشمزه تره،جذاب تره،با کلاس تره و در نهایت برای وبلاگ شما مناسب تره :)
اولا که با این پست شما من بدجوری حوس اش جوی دسپخت خاله ام رو کردم... به به... دوما که از سبزی پاک کردن گفتین داغ دلم تازه شد. من اینقدر توی این یک کار تنبلم که حتی دو تا بسته کوچولو سبزی خوردن هم برای مصرف خودمون پاک نمیکنم، چه برسه به اش و این جور چیزایی که سبزی زیاد میخواهد. البته من با لباس اتو زدن هم میانه خوبی ندارم. عکسهاتون هم به نظر من هر دو تاش خوب شده
Doozel said…
ممنون از همه دوستان. کسی هم اسم فارسی اون لوبیا ها رو نگفت آخر. خانم راحله منتظر پست های شما هستیم
elham said…
اسم این لوبیا , لوبیا عروسِ و بومیه مرکز ایرانه تو اصفهان به وفور یافت می شه...
و جالب تر اینکه خودمم دو روز پیش که اصفهان بودم برا اولین بار دیدم و خریدم ....:)
Maral said…
عکس آخری بهتره، ولی بهتره بذارین همین جوری بمونه. که اول یه دید کلی داشته باشیم، همون چیزی رو ببینیم که در حال آشپزی می بینیم، در آخر هم یه عکس هنری که اشتهای آدم رو باز کنه برای حمله به آشپزخونه.

راستی ما هم یه آش عهد شباب داشتیم،‌آش غوره. بعد از فوت پدربزرگم یکی دو بار بیشتر نخوردم. یاد همه ی عزیزان به خیر
Doozel said…
خانم الهام
لوبیای عروس؟ اینکه بح دوماد بیشتر
شیبهه . بح هر دست شما درد نکنه! مفید افتاد
Doozel said…
مارال؛
باید خاله خود رو تشویق بح عضویت در فیس بوق کنید تا بلکه از راز اون آش هم پرده برداری بشه
Anonymous said…
عکس زیر نور اشتها برانگیز تره.

مگه آش جو کشک داره؟ اینجور باشه باید جامه دران سر به بیابان نهم، چون همیشه درد و بلای آن را تو سر آش رشته زده‌ام که به مزه
overpowering
کشک آلوده نیست.
Doozel said…
آش جو کشک داره و آش رشته در این مورد مظلوم واقع شد توسط شما . البته به هرحال آش جو خیلی بهتره . عکس ها رو هم به همین روال یکی زیر نور و یکی با فلش می زارم
Unknown said…
می شه بگین این اش چه مزه ای داره اخه من تا به حال نخردم
Doozel said…
نه نمی شه مزه رو با کیبورد تشریح کرد. ولی خیلی خوبه در کل