اینجا یه قیمه من درآوردی داریم که از قضا خیلی
خوب از آب در اومد . این قیمه، به راحتی می تونه وارد منوی غذایی شما بشه و تبدیل
به یک هووی مقتدر برای قیمه اصلی بشه. برای این قیمه من از ادویه مخصوص کدو که در
آمریکا خیلی مرسوم هست استفاده کردم. زنجبیل، دارچین و جوز طعم فوق العاده ای به
این خورش می ده . روش رو هم با کدو حلوایی سرخ کرده پوشوندم تا جای سیب زمینی رو بگیره. اما قبل از دستور، اتفاق
عجیبی که دیروز برام رخ داد رو تشریح می کنم. این قصه، ممکنِ برای بعضی
از خواننده ها آزار دهنده باشه و خوندن اون به همه توصیه نمی شه .
دیشب دیر وقت از
سر کار به خونه برگشتم، هوا کمی سرد و ابری بود و بعد از یه روز سگی حوصله غذا
پختن و حتی غذا خوردن نداشتم. خسته و له روی کاناپه دراز کشیدم و طبق معمول زدم
کانال فود نت ورک. طبق معمول این روزها، شوی مزخرف chopped در حال
پخش بود. یعنی بدم می یاد از این شوها! توی این شو یه سبد شامل چهار تا ماده اصلی
به شرکت کننده ها داده می شه تا باهاشون بهترین غذای ممکن رو درست کنن. اگر این
مواد آدم وار بود مشکلی نبود، ولی معمولا ترکیبی از عجیب ترین مواد ممکن توی سبد
ها هست. نمی گم شوی بدیه، ولی برای من دیدنش لذت بخش نیست. در این هیر و بیر بارون هم شروع شد و من احساس
کردم از بیرون صداهای عجیبی به گوش می رسه، خیلی گنگ و مثل ناله های دردمندانه یه
آدم مریض . تلویزیون و شوی تحفه اش رو
خاموش کردم تا ببینم قضیه چیه. خوب که دقت کردم، فهمیدم ناله ها به زبون شیرین
اصفهانی هستن :
-
خره همین جاس(اصفهانی
ها از لغت خر برای تحبیب استفاده می کنن. مثال: خره فرزادی بیا بریم بیرون بتابیم .
ترجمه: فرزاد جان بیا بریم بیرون چرخی بزنیم )
-
راس میگوی؟ نَکونِد
اشتبا باشِد
-
نه همینس. بِچا،
شروع کونید
در این
موقع بود که صدای وحشتناکی از دیوار اومد و یک مشت گره کرده دیوار رو سوراخ کرد و یک دست
وارد منزل اینجانب شد . حدث من درست بود! بنده زیر حمله گروهی اصفهانی واقع شده
بودم . بعد از انتقاداتی که از اصفهانی ها در این پست کرده
بودم منتظر ضد حمله بودم ولی نه به این صورت. در این موقع از پس و پیش و کف وسقف، هفت زامبی چاق
با زیر شلواری های آبی راه راه و رکابی های سفید به سمت من حلمه ور شدن. ( زیر
شلواری راه راه که تا زیر گلو بالا کشیده می شه و رکابی سفید، لباس ملی اصفهان هست
و بسیار بر تن ملت رویت می شه. به خصوص ساعت نه شب که ملت اشغال رو سر کوچه می
زارن و آمار آخر رو هم از محله می گیرن و فضولی رو تا فرداش موقتا تعطیل می کنن). جیغ و داد و عر و تیز بنده بی فایده بود و
زامبی ها شروع به خوردن من کردن .
-
بخورید حَیفِس
-
دیگه پول نیمی شِد
-
خره مُفتس! بخور تا سیر شی
در این حین من نیمه باقی مونده بدنم رو جمع کردم و کشان
کشان خودم رو به موبایلی که استیو به عنوان طلسم بهم داده بود رسوندم و به ۹۱۱ زنگ
زدم. اون ها گفتن امشب هالوین هست و سرمون شلوغِ و پلیس
نداریم. می تونیم هفت تا زامبی داوطلب خوش قلب براتون بفرستیم. گفتم به جهنم هرچهی
داری بفرست بیاد. در این حین زامبی های
اصفهانی نفت روی من ریختن و بنده رو آتش زدن تا زودتر هضم بشم و سردی نکن(اصفهانی
ها بالجد به سردی و گرمی غذا اعتقاد دارن). پس از مدتی، صدای مهیبی از در و دیوار
اومد و سر یک بیل از طریق همون سوراخ قبلی وارد اتاق شد؛ هفت زامبی لر با بیل وارد معرکه شدن. در ابتدا سلام و علیک گرمی با
من و زامبی های اصفهانی کردن و سپس به سمت اونها حمله ور شدن . در کسری از ثانیه
زامبی های اصفهانی رو لت و پار کردن و خشتک های آبی رنگشون رو بادبان کردن . سپس
بنده مشتعل رو با بیل خاموش کردن. آخرین ضربه بیل به سر من وارد شد و در این حین
از خواب پریدم. سرم به پایه کاناپه خورده بود و بارون وشوی فود نت ورک هنوز ادامه داشت . نیمه اصفهانی
و نیمه لر من هر دو سالم و در یک جسم در حال انجام وظیفه بودن. هالوین بود و خستگی
مفرط ، این خواب های دری وری طبیعی هستن. هالوین شما مبارک ! البته اگه احساس می
کنید خیلی واقعه فرخنده ای هست . من همچی احساسی ندارم ولی جلوی خواب دیدنم رو نمی تونم بگیرم
مواد لازم:
نیم کیلو گوشت گوساله خورشی ، ریز خرد شده
آرد ، نمک و فلفل به میزان لازم
یک پیمانه کدو حلوایی، ریز خرد شده
یک عدد پیاز متوسط ، ریز خرد شده
یک قاشق غذاخوری زنجبیل رنده شده
یک دوم
قاشق غذاخوری سیر رنده شده
یک دوم قاشق غذاخوری دارچین
یک دوم قاشق غذاخوری پودر فلفل سفید
یک دوم قاشق چای خوری جوز هندی
یک قاشق چای خوری محلول غلیظ زعفران
قاشق غذا خوری رب گوجه
یک دوم پیمانه +یک دوم پیمانه لپه
یک چهارم پیمانه سرکه سفید
یک پیمانه خلال کدو حلوایی برای سرخ کردن
|
کدو حلوایی رو کاملا ریز خرد کنید. و ایضا پیاز مربوطه |
|
داخل یک کیسه آرد بریزید و به اون نمک و فلفل بزنید |
|
گوشت های رو در کیسه بندازید تا خوب به آرد آلوده بشن. بعد در روغن داغ طلایی کنید |
|
در این مایه ها |
|
من طبق معمول پخت رو در آرام پز تمام کردم. شما می تونید این کار رو در دیگ معمولی یا زودپز هم انجام بدید |
|
داخل همون تابه، پیاز و کدو رو اضافه کنید |
|
اگر روغن کم بود اضافه کنید . وقتی پیاز و کدو نرم شد، سیر و زنجبیل و ادویه ها رو اضافه کنید. نکنه جوز هندی نزنید ها! تمام طعم به اون هست |
|
کمی هم رب گوجه یه گوشه کار تفت بدید |
|
به قول اخوی، لپه بوی .. می ده. در نتیجه اول باید یکی دوبار آبش عوض و دور ریخته بشه |
|
سرکه رو هم اضافه کنید. ترشی این غذا می شه از لیمو امانی هم بیاد. من نداشتم |
|
لپه بو گرفته ولی خام رو هم اضافه کنید |
|
و در نهایت استاک |
|
این مخلوط رو به گوشت اضافه کنید |
|
چون گوشت ریز هست، چهار ساعت توی آرام پز بسش هست |
|
کدو حلوایی رو خلال کنید |
|
سرخ کنید |
|
کمی لپه رو من جداگانه برای تزیین پختم تا شکل اون ها حفظ بشه. خلال کدو حلوایی سرخ شده رو روی خورش بریزید و خفه کنید |
|
یکی از مناظر با شکوه خلقت |
Comments
یه سوال: لپه سبز با زرد فرقش چیه؟ (بجز رنگشون
)
1- قلیه ی کدو
2- کدوی شیرین با لوبیا قرمز،ماش و دارچین
قلیه ی کدو غذای یزدی است ... اگه خواستین دستورشو می گیرم براتون ... خیلی لذیذِ
2-چه تفاوتی بین سرکه شراب و سرکه های معمولی هست
3-چرا گوشت را در ارد زدید و بعد سرخ کردید
می شود قیمه به را هم یاد بدهید.
با تشکر
دو-سرکه شر اب از انگور مخصوص شر اب به دست می یاد
سه-آرد می زنیم تا بهتر طلایی بشه و سس نهایی رو هم قوام بده
چهار- قیمه معمولی همین طوریه ولی کدو حلوایی نداره و به جای کدوی سرخ کرده، سیب زمینی سرخ کرده روش می یاد
ممنون از راهنماییهاتون
منظور من قیمه با میوه به بوده است .
ایا در قیمه ی معمولی هم سرکه می ریزند؟
اگر امکان دارد کرن داگ را هم یاد بدهید
با تشکر.
من هم اینجا بهش لایک دادم و هم تو فیس بوک... ممنون!!!
من که گفتم : می تونه تبدیل به یک هووی
مقتدر برای قیمه اصلی بشه.کسی جدی نگرفت
من این غذا را درست کردم راستش شبیه قیمه های همیشگی من شد با این تفاوت که بعد از چند ساعت از ظهر تا شب طعم شیرینی پیدا کرده بود البته مطمئنم به خاطر کدو ها بوده ولی می خوام بدونم باید سرکه بیشتری داخلش می
ریختم یا این موضوع طبیعی است؟
روش غلتاندن گوشت در ارد فوق العاده
بود و خیلی به قوام خورشت کمک کرد
این کاغذ روغنی که توی ارام پز قرار دادید برای چیست؟
با تشکر