Skip to main content

Featured Post

My cookbook: "Tehran to New York"

On the Norouz day of 2020 spring, I finally published my book. The manuscript is titled: "Tehran to New York: A culinary bridge between Persian and Western cultures" and aims at presenting a unique blend of classic and contemporary Persian recipes, as well as samples of Western-style cuisine, offered in a Persian context. It is important to build bridges between cultures, and not walls. This book aims at constructing a bridge between the Persian and Western cultures. The book may be ordered here: https://www.amazon.com/Tehran-New-York-culinary-cultures-ebook/dp/B0861H47GS/ref=sr_1_1?dchild=1&keywords=tehran+to+new+york&qid=1584810930&sr=8-1  

پلو مرغ فیلیپینی


جام جهانی دوباره ریشه اتصال نگارنده و سایر ایرانی های خارج نشین با ممکلت شد. پس از اتمام بازی مهیج با پرتغال، دوماد نیویورکی پیغام داد که "تیمی خوب با داستانی قشنگ، ولی با پایان تلخی داشتید." جواب دادم که "تاریخ ما را در این سه چهار کلمه خلاصه کردی!." شکست تلخ در عین استحقاق، وداع سوزناک، کم آوردن در آخرین دقایق، و خنجر خوری از پس و پیش همواره جزوی از تاریخ این مملکت بوده.
هخامنشی که بودیم، با اسب و قاطر چندین هزار کیلومتر به شوق فتح آتن کوبیدیم و نتیجه هم شکست در  جنگ ماراتن شد. شکستی که کماکان به گرمی گرامی داشته می شه و بشریت هنوز هم که هنوز با یادش چهل و اندی کیلومتر می دوه. نگارنده شکست های تاریخی دیگه ای رو سراغ نداره که از اون ها به این وفور و اون گرمی تمجید بشه.  در چالدران دلاوری کردیم ولی ارتش عثمانی توپ داشت، دلاوری رستم فرخزاد و آریو برزن هم درسایر برهه ها در برابر سنبه های پرزور پیش رو جوابگو نبود. خریت هم البته کم نکردیم؛ سلطان محمد خوارزمشاه مون در جریان کشورگشایی هاش ما رو همسایه مغول ها کرد،  حاج ابراهیم خان کلانتر به طمع مقام لطف علی خان زند خیانت کرد و خودش آب پز شد و سلسه قاجار رو به ما تحمیل کرد. از اجنبی هم که کم بدعهدی ندیدم. سر جان ملکم انگلیسی پس از حمله روسیه، به قرارداد دوستی ایران و انگلیس عمل نکرد. چندی بعد فرانسه هم به عهدش عمل نکرد و با روسیه عهدنامه دوستی تیلسیت رو امضا کرد. خلاصه که انگلیس و فرانسه و روسیه دو سه بار دیگه زیر قولشون زدن و در نهایت هم نصف مملکت در اثرجوگیری داخلی در گلستان و ترکمچای از دست رفت. در این جام جهانی نایک بمون کفش نداد و تیمی هم بامون بازی تدارکاتی نکرد، خیلی از داخلی هامون سر سرمربی کرم ریختن و چه موش ها که در اون راستا دوانده نشد. با همه این ها، در دقیقه نود خرده ای می تونستیم برای اولین بار صعود کننده از مرحله گروهی گروه مرگ جام جهانی باشیم... که باز هم نشد!.   
از فوتبال که بگذریم، باید رفت سراق شکم و چی بهتر از یه چلو مرغ فیلیپینی برای اون منظور؟ این غذا بر اساس خورش مرغ فیلیپینی به نام "ادوبو" درست شده. غذای اصلی برنج نداره و به صورت خورش عرضه می شه و ابتکار افزودن برنج به اون از تاثیرات نگارنده هست. اگر با غذای آسیایی ارتباط عاطفی ندارید، این غذای ساده می تونه مبداء خوبی باشه.     



مواد اولیه:
یک دوم قاشق چای خوری پودر گرانول سیر
یک دوم قاشق چای خوری  پودر زنجبیل
یک قاشق غذا خوری دونه فلفل سیاه (یا یک قاشق چای خوری  از پودر) *
یک  کیلوگرم کتف مرغ بدون پوست
دو قاشق غذا خوری روغن مایع
دو پیمانه برنج
سه عدد برگ بو
یک چهارم پیمانه سس سویا **
دو قاشق چای خوری سرکه بالزامیک (یا سیب سیب)
دو بعلاوه یک دوم پیمانه آب ***
یک دوم پیمانه پیاز داغ
برای تزئین:
سه شاخه پیازچه
یک پیمانه جوانه ماش
مقدار مقتضی دونه کنجد
* این میزان کمی غذا رو تند می کنه. اگرچه که تندی حاصل دلنشین هست، در صورت عدم تمایل به اون تندی دلاویز میزان فلفل رو نصف کنید.
** نمک این غذا از سس سویا تامین می شه. در صورت استفاده از موارد کم سدیم یا شیرین، یک قاشق چای خوری نمک بزنید تنگ کار.
*** بسته به نوع برنج، میزان آب می تونه متغیر باشه.    


مثل مرغ دارچینی عمل می کنیم اینجا. فلفل رو درشت بکوبید و با پودر سیر و زنجبیل مخلوط کنید. ادویه حاصل رو یکنواخت در سمت پوست کنده مرغ پخش کنید. تکه های مرغ  از سمت ادویه دار در تابه داغ قرار باید و سپس هر دو سمت رو کاملا طلایی کنید.     
سپس حرارت رو ملایم کنید و برنج رو اضافه کنید و تفت مختصری هم به دونه های اون بدید. سس سویا، سرکه و برگ بو رو اضافه کنید. دو پیمانه از آب دستور رو اضافه کنید و صبر کنید تا آب به جوش بیاد. 
حرارت رو کم کنید، در ظرف رو ببندید و پخت رو بیست دقیقه، یا تا وقتی که کل آب جذب برنج شد، ادامه بدید. در حین پخت ظرف رو بدون باز کردن درب اون تکون های شدید بدید تا از چسپیدن برنج به کف خودداری بشه و مواد هم با هم مخلوط بشن. سپس در ظرف رو باز کنید و یک دوم پیمانه دیگه آب رو اضافه کنید و برنج چسپیده به کف دیگ رو هم جدا کنید. برنج رو با کف گیر یا قاشق مخلوط کنید و سعی کنید قسمت های کف دیگ رو بالا بیارید و بالعکس. در نهایت پیاز داغ رو بر سطع پهن کنید و در ظرف رو دوباره ببندید و نیم ساعت الی چهل دقیقه دیگه، یا تا وقتی که مرغ کاملا مغزپخت بشه، به پخت ادامه بدید.      
برای فرح بخشی به غذا توصیه اکید نگارنده به استفاده از پیازچه خرد شده و جوانه ماش هست. نامبردگان رو بر سطح کار پخش کنید و سپس باران پربرکتی از کنجد هم براون بستر سبز نازل کنید. 
ترکیب ایده آلی از شوری به مدد سویا، تندی به مدد فلفل، ترشی به مدد سرکه، و شیرینی به مدد پیازداغ در جریان بود.     

Comments

Nei Rang said…
This comment has been removed by the author.
Nei Rang said…
نزدیک بود متنتون صدامو در بیاره, خیلی نزدیک؛ ولی بیخیال شدم. احتمال دادم اشتهای مشتریهای کافه کور شه.

عجب چیزی میشه این غذا با دو تا هالوپینیوی تپل و شاداب کنارش

ممنون فراوون کافه چی
اگرچه که یک پایان تلخ بهتر از یک تلخی بی‌ پایان است
:D :D

من مثل دانش آموزی که از درس مورد علاقه‌اش به شدت عقبه با هر آموزش جدید هم ذوق زده میشم هم استرس درس‌های تلنبار شده سراغم میاد. اگرچه از خوردن برنج معذورم ولی‌ با برنج گل کلم امتحانش خواهم کرد. ممنون دوزل عزیز
Doozel said…
ممنون از مرحمت دوستان