می فرماید که:
عشق به شکل پرواز پرنده است
عشق خواب یه آهوی درنده
است.
...
آری اینجا روایت چهارم زرشک پلوهای ولنتاینی رو داریم( اول
، دوم ، سوم). روایت
چهارم عبارت از زرشک پلو با پرتقال تو سرخ وکوفته قلقلی می باشد و این پست بر اساس یکی از غذاهای محبوب
زمانی کودکی من یعنی زرشک پلو وکوفته قلقلی طراحی شده. در ضمن مثل اینجا،
چغندر در راستای سرخ کردن رنگ غذا استفاده شده. غذای خوبی هست و در روزهای عادی و غیر
از روز عشق هم قابل اجرا. در ضمن از قربانی کردن خرس های عروسکی معصوم در راستای ولنتاین خودداری کنید.
مواد لازم:
دو پیمانه برنج
یک عدد چغندر بزرگ
سه عدد پرتقال تو سرخ
سه چهارم پیمانه زرشک
دو قاشق غذاخوری کره
نمک و فلفل و زعفران به میزان لازم
یک دوم پیمانه خلال پسته
برای کوفته ها:
پونصد گرم گوشت گوساله چرخ کرده
یک قاشق چای خوری زرد چوبه
یک چهارم پیمانه پودر پیاز
یک قاشق چای خوری نمک
یک دوم قاشق چای خوری فلفل سیاه
|
نصف برنج رو با چغندر و نصف دیگه رو به صورت
معمولی آبکش کنید. پوست پرتقال ها رو هم بگیرید. در هنگام پوست گیری پرتقال، روغن
اون در هوا متصاعد می شه. سعی کنید سر پرتقال رو به سمت ظرف بگیرید تا اون روغن در
ظرف جمع بشه و به هوا نره. اون روغن بسیار خوش طعم هست.
|
|
زرشک رو با کره و پوست پرتقال تفت بدید. مایه گوشت هم دقیقا
مثل اینجاست.
|
|
زیر ظرف رو خاموش کنید و سپس آب پرتقال ها رو به مایه زرشک
اضافه کنید.
|
|
برنج ها رو مخلوط کنید. من اینجا فقط برنج رو با چغندر
جوشوندم و سپس چغندرها رو خارج کردم. می تونید مثل اینجا، چغندرها رو ریز کنید و
تفت بدید. اینجوری برنج خیلی سرخ تر می شه.
|
|
مایه زرشک رو لابلای برنج لایه کنید و سپس برنج رو دم کنید.
کوفته ها رو هم جداگونه دم کنید.
|
|
دست آخر مغز پسته و کمی زرشک رو به کوفته ها اضافه کنید و
سپس ماحصل رو روی برنج بریزید و سرو کنید.
|
|
این هم نمای نزدیک تر برای نمایش رنگ غذا.
|
|
این مدل، کته ای هست و چغندر هم داخل برنج به کار رفته. این ورژن برای عشق های آتشی و حاد توصیه می شه.
|
|
دوزلا! آمدن عید ولنتاین بادت
وآن مواعید که کردی مرواد از یادت
|
Comments
و یک سوال هم دارم. اون هم اینکه قربانی کردن خرسهای عروسکی به چه نحوی انجام میشه؟ آیا مراسم ویژه ای هست که ما ازش بی خبریم؟
برای عاشق هر روز روز عشقه
با معشوق کوفت هم غذای بهشته
چه داند چیست عشق اون عاشقی که
روز عشق اش توی تقویم نوشته
سالی یک روز ادا هاش عاشقونه
روزای دیگه بدتر از سپلشته
تو لیوانی سیصد و پنجاه سی سی
یه سی سی آب ریخته نمیری تشنه
امضا : شه دوزل
به مناسبت پرتقال ترش و شیرین متمایل به ترش هست . قربانی سازی خرس عروسکی هم به واسطه خرید اون برای یک شب و فراموش لردن اون برای همیشه هست (ر.ک. شعر زیری از نیرنگ). در ضمن مورد داشتیم دختره برا پسره عروسک خریده بود. خرس عروسکی برای نره خری که از اون خرس عروسکی پشمالو تر بود. نکنید این کار ها رو
سپلشته دیگه چه صیغه ای بود؟
سپلشت چو آید زن زاید و مهمان عزیز از در آید.
نمیدونم درست نوشتمش یا نه ؛ نظر صاحب نظران غنیمته.
بدین سان:
زپلشک آید و زن زاید و مهمان عزیزم ز در آید
با تشکر از دهاتی های فرهیخته, اگر فرزندان بقیه مناطق این مرز پرگهرهم زپلشک رو صحیح میدونن, لطفا بجای سپلشته بخونن زپلشکه .
باز هم ممنون
http://www.loghatnaameh.org/dehkhodasearchresult-fa.html?searchtype=3&word=2LPZvtmE2LTYqg%3d%3d
:-)
بشد ظاهر بدنیا شاه خوبان
نباشد چون اویی در یاد ایران
شفی که "ف" او "ه" گشته باری
بکرد روشن دل از امیدواری
تو را پیشکش ای شاه شاهان
یه کفگیر مسی و یه کماجدان
کماجدان باشدت دیهیم شاهی
بکن با ضرب کفگیر داد جاری
وگر حرص و طمع گشت بر توغالب
به زرق و برق و الماس گشتی طالب
بدان رخشان ترین الماس تو داری
به خورشید از تو کفگیر کن نگاهی
سلاح عدل تو گوهر فشان است
به انار بنگری یاقوت بر ان است
به سبزه بنگر از توی سوراخ هاش
ز یشم و زمرد میشه نگین هاش
نگر بر یخ بروی آب یخدان
مرصع کن کفگیر با در غلتان
اگر خواهان زر و کهربایی
غروبها به افق انداز نگاهی
مبارک باد کفگیر شاه شاهان
سرت خوش جاودان اندر کماجدان
فکر کنم با حذف لبو، به مصاف این دستور خواهم رفت. من هنوز با دستور سوپ لوبیا چشم بلبلی درگیرم و دارم تلاش می کنم نزدیکش کنم به اون سوپ مذکوری که تعریف کردم.
جهان آباد سازم زین بس تباهی
ببخشم نیرنگ شاعر این دیهیم شاهی
خزم بر کنج مطبخ، کنم سرخ ماهی
نصایح مش قاسم
https://www.youtube.com/watch?v=pihquGfgRpo
بنده خودم به عنوان یک عاشق که هم خاطرخواهی رو تجربه کرده هم عاشقی رو، تاکید می کنم که درندگی تو کار عشق نیست. هرچی هست کرشمه و ناز آهو هست و بس.
ضمنا در روزهای غیرولنتاینی خود باعثه جوششه عشق میشه
زین کافه که کرده ای مهیا
از بهر دل و ذائقه ی ما
زین طنز که در نوشته هایت
میخندم و من کنم دعایت
از مرغ تنوری آه ای آه
از ته چین و آن کیک سه دیقا!
با انهمه دستور مامیتا
با املت و مرغ اینچیلادا
با آن همه لندی* گیاهی
حاشا که شفا تو کم ز شاهی
*در زبان فرانسه lundi به معنی دوشنبه هست😉
عمه از قم آید و خاله ز کاشان برسد
خبر مرگ عموغلی برسد از تبریز
نامه ی رحلت دائی ز خراسان برسد
صاحب خانه و بقال محل از دو طرف
این یکی رد نشده پشت سرش آن برسد
طشت همسایه گرو رفته و پولش شده خرج
به سراغش زن همسایه شتابان برسد
هر بلائی به زمین می رسد از دور سپهر
بهر ماتم زده ی بی سر و سامان برسد
اکبر از مدرسه با دیده ی گریان آید
وز پی اش فاطمه با ناله و افغان برسد
این کند گریه که من دامن و ژاکت خواهم
آن کند ناله که کی گیوه و تنبان برسد
کرده تعقیب زهر سوی طلبکار مرا
ترسم آخر که از این غم بلبم جان برسد
گاه از آن محکمه آید پی جلبم مامور
گاه از این ناحیه آژان پی آژان برسد
من در این کشمکش افتاده که ناگه میراب
وسط معرکه چون غول بیابان برسد
پول خواهند زمن من که ندارم یک غاز
هرکه خواهد برسد این برسد آن برسد
من گرفتار دو صد ماتم و “روحانی” گفت
سه پلشت آید وزن زاید و مهمان برسد