در شب مهمونی بستنی لیمویی،
هلیم بوقَل هم در منو بود ولی به مناسبت پست های عید تا حالا از قلم افتاده بود.
اینجا براتون هلیم بوقَل دارم در حد هلیم بوقَلمون
سید مهدی. البته این بیشتر روایت سرویس شدن دهن من و دستیارم خدایار برای تولید
این هلیم بوقَل هست و لذا طی پست، نکاتی به غایت عبرت آمیز برای سرویس نشدن دهن شما عزیزان ارایه خواهد شد.
هلیم اصولا یکی از ابتدایی ترین و احتمالا باستانی ترین دستورهای آشپزی هست و
شاید اولین دستور تست شده پس از اختراع دیگ همین هلیم بوده. البته شاید هم بشه اون
رو بعد از آبگوشت، دومین دستور تست شده بشری توسط بشر دیگ ساز نامید. در هرحال امیدوارم که نکته رو گرفته باشید؛ اگر
نگرفتید، نکته این هست که مواد اولیه هلیم بسیار محدود و پخت اون هم آسون، لاکن
زمان بر هست و حصول اون اصولا یه مادربزرگ پایه و باحال می طلبه. اگر دستتون از
مادربزرگ کوتاه هست و یا اگه او زیاد پایه نیست و یا اگر در ایران نیستید و به سید مهدی
دسترسی ندارید، به خواندن ادامه بدید. در غیر این صورت بدین وسیله رسما از خوندن این پست معاف می شوید.
مواد لازم:
یک و نیم کیلو گندم سبوس دار
دو و نیم کیلو گوشت ران بوقلمون
دو عدد پیاز بزرگ
دارچین، کنجد، روغن حیوانی، شکر برای سرو
|
مادربزرگ لر من، هلیم لری
خودش رو همواره با گندم سبوس دار می پخت چون ماحصل هلیمی خوشمزه تر و دون دار تر
از هلیم با گندم پوست کنده هست. لرها اصولا هلیم زبر و دونداری دارن و
برعکس اون ها، اصفهانی هلیمی بسیار نرم با گوشت مرغ و شیر دارن. اون رو می شه در
کنار عدسی معروف اصفهانی صبح های زمستونی ابتیاع فرمود. از نظر بنده هلیم اصفهانی
مزخرفی بیش نیست ولی عدسی اون ها عالی و در حد افسانه هست. به هرحال بهترین وسیله
برای پخت هلیم، آرام پز سفالی هست. تمام مواد رو در آرام پز بریزید. اینجا به دلیل
حجم زیاد عملیات، آرام پز خدایار هم وارد صحنه شد.
|
|
یک شب پخت روی درجه زیاد! آری زیاد! چون گندم
سبوس دار بد قلق و دیر پز و به قول اون یکی مادربزرگ غیر لر من، حرام زاده هست. مادربزرگ من اصولا در اطلاق لفظ حرام زاده به حبوبات ناپز ابایی نداشت. بزرگترین دشمن نامبرده در راستای
تهیه ماش پلو، ماش های ناپزی بودن که گاها با ماش های معمولی مخلوط می شدن و اصرار
عجیبی به نپختن و تولید ساچمه پلو داشتن.
|
|
گوشت ها رو بیرون کشیدم و جداگونه ریش کردم.
|
|
گوشت رو به گندم برگندوندم.
|
|
و با گوشتکوب اقدام به کوبیدن هلیم کردم تا نرم
و کش دار بشه. هلیم رویایی من اصولا باید در این مرحله می پخت! ولی در عمل هلیم
بسیار زبری حاصل شد.
|
|
این شد که با خدایار ستاد بحران تشکیل دادیم و
بدین نتیجه رسیدیم که استفاده از وسایل برقی اجتناب ناپذیر می باشد! در این راستا
خدایار، با گوشتکوب برقی به جان هلیم
بدبخت افتاد. و این با آرمان های اولیه من در تضاد بود چون رشته های گوشت از بین رفتن.
|
|
بد نشد! ولی هنوز زبر بود!
|
|
در فاز دوم کنترل بحران، آیرون من(مخلوط کن بسیار
پرقدرت بنده) وارد کار شد و هلیم رو کاملا پوره و نرم کرد.
|
|
هلیم رو دوباره روی حرارت ملایم آرام پز
برگدوندم و تا شب مهمونی (حدود سه چهار ساعت) حدودا هر نیم ساعت همی زدم.
|
|
نکاتی به غایت عبرت آمیز:
طعم هلیم
بوقَل من عالی بود ولی بافت کش دار رو آیرون من به فنا داده بود. دفعه بد گندم
رو بدون گوشت کاملا پوره می کنم وسپس گوشت ریش رو به اون برمی گردونم.
|
|
از نکات عجیب ذائقه آریای، خوردن هلیم شیرین هست! غذای ایرانی اصولا تم ترش و شور داره و ایرانی ها با غذای
شیرین بیگانه هستن. ولی به هلیم که می رسیم، مردمی که کمی شیرینی رو در هیچ غذایی
مثل فسنجون هم تحمل نمی کنن، بیل-بیل شکر روانه کاسه هلیم می کنن! من اما،
مثل همیشه، کاملا متضاد رفتار می کنم! از هلیم شیرین خوشم نمی یاد ولی از فسنجون
شیرین چرا! عیب هم به زرت قاطر از بنده هست.
|
Comments
بله حبوبات پوست دار اون مشکلی رو که شما می گید درست می کنه و ما هم بیگانه نیستیم با اون. بدترین مورد از اون لحاظ حبوبات نیم پز هست و بنابرین در پخت باید دقت کافی بشه تا دونه کاملا له و نرم بشه
دست به کار بشید و این هلیم رو درست کنید ! چیز بدی نیست به خصوص دوستان ایرانی رو شاد می کنه
بعد از پست
قزل آلا و بادام به سبک شف کلر
بقیه پستها توی ریدر نیومده گفتم بهتون بگم فیدتون مشکل پیدا کرده.
man ham moshkele shoma ro dashtam dar morede in hoboobat va baghoolat vali kashf kardam ke agar shabe ghabl tooye ab berizideshoon [inoo midoonestid,] va moghe pokht kami roghane maye be abe joosh ezafe konid va ba hararate kheili kam bepazid in hamoon ke madarbozorgetoon migeha khoob va hesabi mipazand, emtahan konid, be tajrobash miarze!
گوگل ریدر رفتنیه. دیگه نمی صرفه درستش کنم! هر چند که اگر هم می صرفید من نمی دونستم چه طوری
روز شدن سایت/وبلاگ هم هست
این واقعا نامردیه! من طاقت دیدنه این عکسها رو ندارم! هلیییییییم
واسه این حلیم چقدر آب لازم است؟
تشکر
من ساکن ایران نیستم و نمی دونم از چه روغنی صحبت می کنید. روغن های طعم دهنده عبارت از روغن زیتون فوق بکر و روغن کنجد آسیای هستن . فرضیه دیگه می تونه روغن های مزه دار شده با سیر یا فلفل یا سبزیجات باشه. به این دو نظری بیفکنید بد نیست:
http://www.shamshiricafe.com/2010/08/flavotred-oil.html
http://www.shamshiricafe.com/2014/08/blog-post_28.html
يه نكته اى رو درباره هليم از وبلاك خانم عارفه وام كرفتم
اونم بوى كوشت توى هليم هست كه توى هليمهاى بيرون بوى كوشت حس نميشه
ايشون كلاب رو جزو مواد لازم نوشته بودن
البته بعد از اينكه كلاب اضافه كردم هليم به هيج وجه بوى كلاب نمى داد
فقط بوى كوشت رو زايل كرد
جون براى من سخته هليمى كه بوى كوشت ميده رو با شكر بخورم
خلاصه شد همونى كه بايد بشه
راستى يه كوجولو نمك هم بايد بزنيد روى طعم نهايي هليم تاثير ميذاره و حالت فيوزن داره و طعم شكر و بقيه
مواد بهتر احساس ميشه
نكته ى بعدى اينكه من با بلغور كندم درست كردم و خودم رو از كشتى كرفتن با كندم نابز نجات دادم