Basic Skills: Prune paste
تابستان تمام شد و ما مجبوریم اون رو به صورت رب
آلو در شیشه ای تنگ و مخوف برای زمستان تار و کوبنده ذخیره کنیم. آری! فلسفه وجودی رب ها
نگه داری مواد تازه برای فصل های مزخرف پاییز و زمستون بوده و هست و خواهد بود.
اینجا رب آلوی سیاه داریم. مبدا الهام من این پست مرغ با آلو بود ولی این بار آلو به همین قصد خریداری شده بود و لاغیر. این رب قابل تعمیم به میوه های تابستونی دیگه از قبیل
آلو زرد، زرد آلو، هلو، شلیل، گیلاس و آلبالو و میوه های غیر تابستانی مثل گوجه
سبز و انار هست. یکی دیگه از روش های ذخیره سازی تابستون، تبدیل اون به لواشک هست.
چرا لواشک؟ فیلسوف لر با شهامت از جا برخاست و
در حالی که نعره می زد این سوال رو خطاب به حضار مطرح کرد. [هر هر هر=خنده حضار ]
زهر مار![ فیلسوف لر در جواب خنده حضار]
چرا تا وقتی می تونیم رب های خوشرنگ و خوش طعم
داشته باشیم میوه های آخر فصل رو رو تبدیل
به لواشک برای لهو لعب کودکانه کنیم؟ در این لحظه سه نفر از حضار، نعره ای زدند و
خشتک بر تن سایر حضار دریدند و یکی از آنها سر به اتوبان زد و متواری شد.
|
دستور در سیستم سیکیم خیاری هست چون به شیرینی
میوه و ذائقه شما بستگی داره. دنبال یه بالانس مناسب ترشی و شیرینی با گرایش به سمت
ترشی هستیم. من از شش عدد آلو سیاه، نمک و چند قاشق چای خوری سرکه سفید استفاده
کردم. سرکه حتما باید سفید باشه چون بی طعم و کم اسیدتر نسبت به سایر سرکه ها هست و بازیگرنقش دوم رو به خوبی به
عهده می گیره! دنبال آرتیست بازی و نقش اول سرکه نیستیم
|
|
میوه رو خرد کنید، هسته رو هم حتی المقدور
بگیرید تا پوره سازی با مشکل مواجه نشه. حالش رو نداشتید هم مساله ای نیست چون
وقتی بجوشه نرم می شه
|
|
میوه رو با مقدار کمی آب بجوشونید تا کاملا نرم
بشه. جا برای انبساط به قدر کافی بذارید! شربت تمایل شدید به سر رفتن داره. من در
ظرف کوچیک این کار رو کردم و تقاص رو هم
با سابیدن گاز پس دادم. بزرگترین ظرف خود رو به این کار اختصاص بدید. هسته رو بگیرید و پوره کنید
|
|
اینجا در یک دوراهی تاریخی هستیم! عوام به سمت
چپ و لواشک منحرف میشن. فیلسوف لر و اندک یارانش به سمت راست و رب می خرامند. سس
رو صاف کنید
|
|
بریز بره تفاله رو! گور پدر لواشک
|
|
آب حاصل رو مزه کنید. بسته به ذائقه سرکه بزنید
تا طعم بالانسی حاصل بشه. روی حرارت برگردونید تا غلیظ بشه. البته این رو هم در
نظر داشته باشید که رب در اثر سرما غلیظ تر هم می شه. من به شخصه رب روون دوست
دارم چون رب غلیظ تیره می شه
.
.
.
این داستان یک داستان تخیلی بود. هرگونه شباهت
فیلسوف لر و حضار، با شخصیت های حقیقی و حقوقی اتفاقی می باشد. ارادتمند: فیلسوف لر
|
Comments
avamodovleye lavashak parvar
p s: vaghean robam tooye yakhchal ham kharab mishe, khoob ham mijooshoonama, migid che bayad kard?yakhchal ro avaz konam?
تقریبا مطمئن هستم که شما به رب های خراب شده تون نمک و به خصوص اسید کافی (سرکه)نزدید. من با این رب یه فسنجون در زمستون تار و کوبنده درست می کنم و پست می کنم
mamnoon azjavabetoon
رو با گذشت زمان بهتر از پیش می شه