این پست ، قسمت اول از سه گانه " برخورد نزدیک از نوع دوم با سرندپیتی " می باشد . توی این سه گانه
اتفاقاتی که منجر به تولید دو نوع غذای جدید ایرانی شد رو روایت می کنم . همه چیز از این دستور هندی شروع شد. این دستور رو از مجله فود نت ورک برداشتم ولی هر چی می گردم توی سایت نیست. مجله رو هم دور انداختم در نتیجه شاهدی بر این مدعا نیست جز اعتبار دوزلی! این دستور عالی و بسیار سالمه و با همه ماهی های پر چرب مثل قزل و سالمون قابل اجرا. دستور اصلی ولی با تیلاپیا بود. بعد از طبخ این غذا، به تدریج یک سری ایده های جدید به ذهنم رسید و سرندپیتی هم کمکی کرد تا غذاهای بعدی شکل بگیره
هرگونه کشف اتفاقی و اون هم در حالی که کاشف دنبال چیز دیگری بوده و با کمک شانس چیز بهتری حاصل شده رو می گن سرندپیتی !، از معروف ترین این موارد، می شه به کشف آمریکا توسط کریستف کلمب و در حالی که دنبال سفر به هند برای ادویه بود اشاره کرد. اولین برخورد من با سرندپیتی در این پست رقم خورد. جایی که یادم رفت بود که آیا به ساندویچم سس زدم یا نه؟ در نتیجه گوشه ساندویچ رو بریدم و این برش قشنگ حاصل شد.
البته سرندپیتی اینجا، با اون سرندپیتی قناس صورتی در اون کارتون زمان های کودکی فرق داره . حالا که حرف از کارتون شد، بد نیست یادی از کارتون های اون زمان بکنم. اصولا کارتون های زمان بچگی ما حول محور نه نه مردگی می چرخید. مامان ها یا
1- مرده بودن (ر.ک. پسر شجاع، استرلینگ {صاحب رامکال }، الفی اتکینز، آنت{دشمن لوسیمی}، حنا }صاحب پا کوتاه }، بلفی{صاحب مونگار }، میشا و ناتاشا، دکتر ارنست *، کزت بی نوایان که داغون تر از
این حرفها بود، سارا کرو هم زیر شیروانی کلفتی می کرد (
2- گم شده بودن )ر.ک. هاچ زنبور عسل، دختری به نام نل** )
3- از بیخ سانسور شده بودن )ر.ک. چوبین، سرندپیتی و کنا )
**دختری به نام نل :
بی شک، بدبخت ترین موجود کل عرصه کارتون های کودکی، با اقتدار عجیبی نل بود . چون هم مادرش گم شده بود ، هم آخرش معلوم شد مرده و هم سانسور شده بود !حجم سانسور در این سریال به قدری بود که هفتاد فیلسوف هم قادر به ارائه تفسیرهای مشابه از اون نبودن. چه برسه به طفل خردی چون دوزل
*دکتر ارنست چون اسم سریال رو به نام خود یدک می کشید و مامان هم نداشت
و در پایان در جریان یک پند اخلاقی خاطر نشان می کنم که من وقتی بچه بودم به هیچ عنوان خودم ماشین لباس شویی رو نمی شستم . اصولا: "نه ! نه ! نه اشتباهه! اشتباهه! ....." ا
مواد لازم :
یک دوم پیمانه ماست
دو سانتی متر ریشه زنجبیل (حدود یک قاشق غذاخوری رنده
شده )ا
سه حبه سیر
یک قاشق غذاخوری آب لیموی سبز تازه
یک چهارم قاشق چای خوری زیره
یک چهارم قاشق چای خوری پودر فلفل قرمز
صد و هفتاد و پنج گرم فیله ماهی چرب (تیلاپیا ، قزل آلا یا سالمون )
دو قاشق غذاخوری کره، نرم و در دمای محیط
|
ماست، زنجبیل ، سیر، آب لیمو و ادویه ها رو در مخلوط کن بریزید و هم بزنید تا یه دست بشه |
|
ماهی رو پانزده دقیقه توی این مایه مارینیت کنید و نه بیشتر! ماست اسید داره و گوشت ماهی هم لطیف . ممکنه اسید ماست و آبلیمو ماهی رو در اصطلاح "بپزه "ا |
|
هندی ها به شدت از نخود سبز استفاده می کنن . من هم می گم: چرا که نه؟ |
|
این غذا توی بشقاب داغ سرو می شه. در نتیجه ماهی رو توی ظرف بزارید و تکه های کره رو روش قرار بدید . البته می شه توی سینی فر درست بشه و بعد به ظرف هدف منتقل بشه ولی در حمل فیله و جابجایی اون باید دقت کرد |
اخطار: بدون هیچ استثنا، هر وقت در دستوری خوندید "فیله ماهی"، این یعنی هیچ گونه تیغی نباید توی اون باشه. با انگشتان دست روی فیله بکشید و هر جا تیغی حس کردید با موچین یا تیغچین(لغت من درآوردی) وارد عمل بشید
|
ماهی رو از فاصله ده سانتی برای شش تا هشت دقیقه برویل (حرارت از بالا) کنید |
|
من کمی کم برشتیدم تا اور کوک نشه . شما می تونید کمی بیشتر ببرشتید تا طلایی بشه |
|
تست دوم با سالمون. مدت پخت کمی بیشتر به مناسبت ضخامت بیشتر فیله و در حدود ده دقیقه |
اینجا بود که با خود گفتم،...ادامه این داستان در پست بعدی
Comments