Featured Post
- Get link
- Other Apps
نوروز دو صفر
پنجشنبه آخر هر سال به گرامی داشت رفتگان تعلق داره. همون طور که از بهارش معلوم بود، سالی که گذشت سالی نکویی نبود. در این "سال پست،" چشم ها دربدر دیدار یاران گمشده بیشماری بود که مظلومانه در خلوت بیمارستان ها با ویروس پلید دست و پنجه نرم می کردن. "سال بدی بود، سال باد بود و اشک و شک، سال روزهای دراز و بود استقامت های کم." همون طور که ممکن هست بدونید، مویه حقیر در زمستان سال پیش در سوگواری پدر با استقبال گسترده ای مواجه شد. به کیفیتی که تا مدتی پس از درگذشت اون بزرگوار اون دلنوشته دست به دست در موبایل ها و گروه های واتزاپی می چرخید. بنده خیال داشتم پس از چله و افتادن آب ها از آسیاب اون نوشته رو اصلاح کنم و حاشیه ای هم در پاورقی برای اون بنگارم. نوشته پر از سمبل و رمز بود و حاشیه نگاری ممکن بود به فهم بهتر اون کمک کنه. البته تا به این لحظه نگارنده دل خوندن دوباره اون متن رو پیدا نکرده و لذا ترجیح دادم که اون رو به همون صورت برای آیندگان رها می کنم.
اگر یادتون بیاد چند
سال پیش، خسته از اسباب کشی های زیاد از این
شهر به اون شهر و از این کشور به اون کشور، به این نتیجه رسیدم که "ترشی هفت
سال در سرنوشت کوچ نشین نیست!" جالب اینجاست که چند سال بعد ترشی سیر مثل سنگ
سیاه فیلم ادیسه فضایی دو هزار و یک دوباره به سراغ من اومد تا درسی نو برای زندگی
بده. درطی سفر آخر به ایران، در کشاکش کاوش وسایل پدر در حسرت بازیابی خاطرات، در
آشپزخانه وی با انبوهی از سیر شمالی روبرو شدم که اجل فرصت بهره برداری از اون ها
رو نداده بود. فرصت رو غنیمت دونستم و با اون سیر ها و سرکه سیب توی کمدش ترشی سیری
به یادگار درست کردم. باشد که هفت سال دیگه، یا حتی خیلی دیرتر، این ترشی برسه و
در روزگاری دور، دست سخاوتمند پدر دوباره به سمت ما دراز بشه و یادی زنده بشه و
اشکی به یاد گذشته های دور بر دیدگان جاری بشه. برای بنده ای که از افتخاراتش
ابداع روش تولید ترشی
هفت سال در چهل روز بود، به ناگه ارزش ترشی اصیل آشکار شد، یک جاهایی مثل اینجا،
دیگه جای میون بر زدن و رندی نیست. در
کشاکش تولید ترشی بود که فلسفه ترشی سیر هفت سال به طور خاص و خیلی از سنن به طور
عام بر حقیر آشکار شد. خیلی از سنن ما در
عمل مکانیزمهای دفاعی برای رویارویی با
سخت ترین لحظات هستن. یک جاهایی می شه نادیدشون گرفت ولی در بعضی از لحظات تاریک،
نه!
"سال بد رفت و من زنده شدم
تو لبخند زدی و من برخاستم"
قرن و سال نو بر همه شمشیریون و شمشیریات مبارک باد.
Comments
عمر ما را جاودان پنداشتی؟
شمهای از آنچه کردی بازگوی
حال که تخم هوس را کاشتی
________________________
برکت مقلب القلوب والأبصار
بر شما گلهای در انتظار بهار
A Waste-Less Cookbook
A Cookbook dedicated to cooking with the little things we usually throw away. Featuring 50 recipes created in collaboration with 10 chefs across North America, and waste-saving tips
لینک دانلود رایگان این کتاب:
https://www.ikea.com/ca/en/campaigns/scrapsbook-zero-waste-recipes-pub147efb60
ویدئوی معرفی:
https://www.youtube.com/watch?v=kr1WLOSxqYs&t=13s
سمنک در جوش ما کپچه زنیم
دیگران در خواب ما دفچه زنیم
سمنک نذر بهار است
مِیلِهٔ شبزندهدار است
این خوشی سالی یکبار است
سال دیگر، یا نصیب
سمنک در جوش ما کپچه زنیم
دیگران در خواب ما دفچه زنیم
آرزو امشب خروشد
سمنک در خود بجوشد
دلخوشی جامه بپوشد
سال دیگر یا نصیب
سمنک در جوش ما کپچه زنیم
دختران در خواب ما بوسه زنیم