Skip to main content

Featured Post

My cookbook: "Tehran to New York"

On the Norouz day of 2020 spring, I finally published my book. The manuscript is titled: "Tehran to New York: A culinary bridge between Persian and Western cultures" and aims at presenting a unique blend of classic and contemporary Persian recipes, as well as samples of Western-style cuisine, offered in a Persian context. It is important to build bridges between cultures, and not walls. This book aims at constructing a bridge between the Persian and Western cultures. The book may be ordered here: https://www.amazon.com/Tehran-New-York-culinary-cultures-ebook/dp/B0861H47GS/ref=sr_1_1?dchild=1&keywords=tehran+to+new+york&qid=1584810930&sr=8-1  

Bouchon-بوشان


حتما تا حالا متوجه ارادت قلبی من به شف توماس کلر شدید . توی این پست داستان رابطه جالبش با پدرش رو گفتم. اینجا مرغ تنوری رو به سبکش درست کردم و اینجا لیموی پرورده . توی این پست می خوام گزارش ناهاری که توی یکی از رستوران های شف کلر خوردم رو منتشر کنم. حرکت جالبی هست و می تونه کلی هم آموزنده باشه    
شف کلر پنج تا رستوران داره؛ رستوران اصلی شف کلر، فرنچ لاندری در ناپا ولی کالیفرنیا هست . یه رستوران با سه ستاره میشلن دیگه در نیویورک به اسم  Per se  داره و نهایتا سه تا رستوران قابل حصول تر به نام بوشان. بوشان ها در واقع رستوران نیستن و در اصطلاح فرانسوی به اون ها بیسترو می گن . بیسترو یه اصطلاح فرانسوی برای رستورانی های محلی هست که غذای ارزون قیمت تر با مواد تازه و محلی سرو می کنن. غذاهای تیپ بیسترو، بیشتر از نوع غذای خانگی هستن و به عنوان مثال می شه از سوپ پیاز فرانسوی، ساندویچ با انواع گوشت های پرورده یا تازه و نان های تازه مثل باگت، گوشت های بریز شده و سبزیجات پخته نام برد
در کتاب هاش، توماس کلر علاقه خودش رو به سبک بیسترو به عنوان محبوب ترین سبک های فرانسوی کتمان نمی کنه و دلیل باز کردن یه بیسترو در نزدیکی فرنچ لاندری رو هم این جور توضیح می ده:

"بوشان رو باز کردم تا وقتی که یه روز تموم در فرنچ لاندری کار کردم، آخر شب اونجا غذا بخورم "

 بوشان های دوم و سوم در لس آنجلس و لاس وگاس هستن. این بوشانی که من رفتم، در لاس وگاس و در طبقه دهم هتل ونیز قرار داره                            






توجه به جزییات از خصوصیت های بارز شف کلر هست. سالن انتظار قبل از ورود به رستوران، انواع وسایل رفاهی از قبیل روزنامه و تلویزیون و میز و صندلی برای مهمان فراهم بود                

بعد از ده دقیقه انتظار در میز مستقر شدیم. چون ساعت حدود دوازده ظهر بود و سرویس صبحانه تموم شده بود و سرویس نهار هم ساعت دو شروع می شد، متاسفانه یه منوی محدود به سالاد و ساندویچ سرو می شد                  



دیش های مخصوص روز، روی تخته های موجود در دیوار رستوران نوشته می شه 




راست: ساندویچ ژامبون با سبزیجات عالی با سس بالزامیک . بالا سوپ تره فرنگی و سیب زمینی


                   

ساندویچ تن با آیولی، تاپاناد و نان چاباتا                      

سرو جالب سیب زمینی سرخ کرده                   

این چیپس ها کنار غذای من بود. ادویه ترش و شیرین بی نظیری داشت و متاسفانه ذائقه من موفق به تشخیص ترکیب اون نشد . بی نظیر بود                    


سوپ بالانسی عالی داشت! باید دستور این سوپ رو از کتابش پیدا و اجرا کنم              

این غذای من بود. ساندویچ ژامبون و پنیر گریل شده. تمام نان های حاضر در صحنه، پخت نانوایی خود رستوران بودن. ایده رستوران ساده بود: غذای ساده با بهترین مواد و با توجه به تمام جزییات                 

اسم این دسر، چاکلت بوشان هست و اسم رستوران هم به تبع اونها بوشان                

رد ولوت کاپ کیک هم بی نظیر بود. آیسینگ بی نظیری داشت                


این بود گزارش مهم ترین فعالیت من در شهر گناه! در این شهر، تنها گناه از گناه های هفت گانه که مرتکب شدم پرخوری بود و لاغیر !                


Comments

s said…
در بلاد کفر که بسر می برید به شهر گناهم که میرید،کاروان اسلام رو کجا رها کردید؟به چه قیمت؟تازه گناه کبیره هم که کردید!:))))))
Maral said…
:))) چه گزارش بی نظیری!!!
redway said…
گزارش خیلی خوب. توضیح هم مکفی. جالبه که یه ساندواچ خیلی ساده میتونه تو بیسترو به این خوبی سرو بشه. یعنی اگه به یکی بگی همینجوری رفتم یه رستوران ساندویچ ژامبون/پنیر خوردم همه می‌گن چرا از دکه بغل خیابون یکی نخریدی؟ خوبه که دقت کردن جزئی باعث بهبود شدید کیفیت میشه :)

حالا یه مورد جزئی، من فکر می‌کنم که تلفظ صحیحش بوشُن باشه. با صدای ـُ تو دماغی. اینجوری:‏
http://fr.forvo.com/search/bouchon/

ینجا به در چوب‌پنبه‌ای بطری می‌گن بوشُن
Doozel said…
مرسی ردوی . به انگلیسی یک چیزی مابین بوشُن و بوشان تلفظ می کنن . من ترجیح دادم همون بوشان بنویسم تا ملت گیج نزنن . البته چوب پنبه رو نمی دونستم و با دونستن اون خیلی با این کامنت حال کردم
Doozel said…
مرسی مارال
Doozel said…
خانم سارا یه گناه کبیره و چندین گناه صغیره مرتکب شدم . بعدها جبران می کنم
leili said…
چه گزازش کامل و جالبی...یه سوال(شاید هم کمی مسخره(
چه جوری روی این رستوران ها نظارت داره؟شما ها دست پخت خودش را هم را خوردید؟
Doozel said…
خودش در فرنچ لاندری هست و با تلوزیون مدار بسته همه رستوران هاش رو زیر نظر داره . رستوران ها معمولا یه سر آشپز کل دارن به اسم
chef du cuisine
در غیاب شف کلر اون همه کاره هست. کسایی که چندین رستوران دارن، در انتخاب این فرد بسیار دقت می کنن . این افراد معمولا چندین سال زیر دست آشپز اصلی کار می کنن و آموزش می بینن و سپس برای این سمت به رستوران های دیگه اعزام می شن ا
Farzaneh said…
منکه واقعأ از این گزارشتون لذت بردم،اونقدر که احساس کردم تمام این مسیر رو با شما طی کرده ام و ناخنکی هم در عالم خیال به غذایتان زده ام(سوپ تره فرنگیش حرف نداشت!). شما میتونین فیلمنامه نویس خوبی هم بشین و شاید وقتی دیگر هوس کنید و یه فیلم کوتاه چند دقیقه ای هم از این رستورانهای با صفا، برامون آپلود کنین که در اینصورت عیشمان دوچندان خواهد شد.در ضمن یاد رستوران قدیمی پاپریکا در خیابان ویلا هم افتادم که بنظرم از لحاظ محیط صمیمی و غذای نزدیک به خانگی و قیمت متوسطش با رستوران بوشان وجوه مشترکی داشتند.همیشه خوش خبر باشین و گرم و صمیمی
leili said…
چه جالب....نمی دونستم اینجوری کار می کنن...با این تعریف های شما دوست دارم یه بار برم فرنچ لاندری...
Doozel said…
مرسی خانم فرزانه
من هیچ وقت رستوران پاپریکا نرفته بودم
Doozel said…
خانم لیلی
فرنچ لاندری گرون هست و برای میز بعضا باید تا یک سال در نوبت موند