در کنشگری های اخیرم متوجه شدم که آریایی پاک
نهاد، از بوی مرغ خوشش نمی یاد و به خصوص اگه مرغ پخته یک شب هم در یخچال بمونه و
دوباره گرم بشه که واویلا!. پیش از هر چیزکمی قند پارسی: باید یادآوری کنم که هر دو عبارت بوی زهم و زخم (هر دو بر وزن تخم) صحیح هستن ولی واژه زهم مصطلح تر هست.
برای بوستیزی، مرغ این پست دو نوبت مارینیت می شه تا سمت و سوی کار به سمت
جوجه کباب تغییر مسیر بده. مارینیت اول در باترمیلک (یا دوغ ترش) و به معیت سیر و
پیاز انجام می شه. این فرآیند علاوه بر بوستیزی، باعث نرم شدن گوشت هم می شه.
مرحله دوم بوستیزی، با مایه ای از ادویه جات به سرگردگی لیمو امانی انجام می شه و
سطح گوشت رو مزه دار می کنه. این مرحله
دوم به مثابه تیری خلاص بر پیکر بی جان بوی زهم خواهد نشست.
مواد لازم:
یک عدد مرغ متوسط، به چهار تکه تقسیم شده
دو پیمانه باترمیلک( یا دوغ ترش غلیظ )
یک عدد پیاز متوسط
دو قاشق غذاخوری سیر، له شده
یک قاشق غذاخوری نمک
یک قاشق غذاخوری فلفل سیاه تازه کوبیده
مایه ترش زیر
پوستی:
چهار قاشق غذاخوری روغن نباتی
یک قاشق غذاخوری رب گوجه
یک قاشق غذاخوری پاپریکای دودی یا معمولی
یک قاشق
غذاخوری مرزه خشک
دو قاشق غذاخوری گرد لیمو امانی
|
مرغ رو یک شب با باترمیلک یا دوغ ترش، سیر و پیاز رندیده و به همراهی نمک و فلفل
سیاه تازه خرد شده در یخچال مارینیت کنید.
|
|
روز بعد، رب رو در روغن تفت بدید و سپس ادویه ها رو اضافه کنید. به جای مرزه، هر سبزی معطر دیگه ای از قبیل
رزماری، مریم گلی، ترخون و نعنا هم قابل استفاده می باشد. مرغ رو از مارینیت جدا
کنید و بشورید. مارینیت رو صاف کنید و برای ته چین ازش استفاده کنید. قسمت های درشت دون مایه گوجه ای رو زیر پست مرغ
جاسازی کنید و روغن رو روی کار بمالید.
|
|
به مدت حداقل دو سه ساعت و یا ترجیحا یک روز دیگه صبر کنید تا این مایه مرغ رو
مزه دار کنه. اگر یک شب دیگه صبر می کنید، روی کار رو فویل بکشید.
|
|
فر رو از پیش روشن و روی دمای ۳۷۵ فارنهایت یا همون
۱۹۰ سانتیگراد خودمون تنظیم کنید. مرغ رو حتما
از دو ساعت قبل از پخت از یخچال خارج کنید و مثل اینجا صبر
کنید تا به دمای محیط برسه. من در راستای جلوگیری از اصراف، با مایه مارینیت ته چین درست کردم. اینجوری فر هم تک سرنشین تا مقصد نمی ره! زمان پخت بسته به ارتفاع محل زیست شما از ۴۵ الی ۶۰ دقیقه متغیر هست
|
ته چین ها اصولا به دو تیره تقسیم می شن. تیره نخست مثل آدم و با تلنگری از کدبانو از قالب جدا می شه و با تهدیگی برشته و درون و دلی نرم بر سفره می شینه. تیره دوم با پاچه ورمالیدگی، قالب رو به عنوان خانه و ماوای خویش بر می گزینه و مثل یه گدای سمج که به لنگ انسان می چسپه و ول کن ماجرا نیست، دست بردار قالب نیست. لذا به ضرب تنلگر کدبانو که هیچ، به جفتک کدبانو هم وقعی نمی نهه و دست آخر هم در جریان یک سیاست باخت/باخت برای خودش و کدبانو به صورت آش و لاش از قالب خارج می شه.
این ته چین از تیره دوم بود. دلیل هم این بود که قالبم داره پیر می شه و باید کم کم کفش ها رو بیاویزه. این قالب همون دلاوری بود که اینها رو داد بیرون از دلش.
Comments
بعد از یکی دو سال دوباره این صفحه رو پیدا کردم
دو روزه دارم فقط لذت میبرم از غذاها و سلیقه و همه چی... عالی عالی
مریدی گمشده پیدا شد اکنون
دو سال پیداش نبود اینجاست اکنون
لباسهات نو نوار هستند مرید جان
بیا جامه بدر با ما تو اکنون
صفحه که گم نشده بود ولی این برای من هم اتفاق می فته و مدتی به یک سایت مشخص آشپزی سر نمی زنم و بعد از مدتی دوباره تمام دستورها رو یک جا می خونم . خوبی سایت آشپزی اینه که پست ها همواره به روز و قابل استفاده هستن
شعر قشنگی بود و طبق معمول مناسب حال
فقط یک سوال . نمی دونم چه فرمولی رو پیاده کردید که عکس های سایتتون فیل - تر شده اند. نمی شه براش کاری کرد؟ چون من گاهی از جاهایی وارد سایتتون می شم که فیل - تر شکن ندارن