Skip to main content

Featured Post

My cookbook: "Tehran to New York"

On the Norouz day of 2020 spring, I finally published my book. The manuscript is titled: "Tehran to New York: A culinary bridge between Persian and Western cultures" and aims at presenting a unique blend of classic and contemporary Persian recipes, as well as samples of Western-style cuisine, offered in a Persian context. It is important to build bridges between cultures, and not walls. This book aims at constructing a bridge between the Persian and Western cultures. The book may be ordered here: https://www.amazon.com/Tehran-New-York-culinary-cultures-ebook/dp/B0861H47GS/ref=sr_1_1?dchild=1&keywords=tehran+to+new+york&qid=1584810930&sr=8-1  

ته چین آلبالو


 تابستان داغ و خانمانسوز ۹۷ تازه آغاز شده و حقیر به چشم خود کارتن های کوچیک و نوبرانه آلبالو رو در فارمزر مارکت مشاهده کرده. دایرکتوری های هارد دیسک خاطرات ذهن خود رو که برای واژه آلبالو کاویدم، به آلبالو خشکِ، لواشک آلبالو، شربت آلبالو، و از همه مهترمربای آلبالو رسیدم. به خاطر آوردم که پدربزرگم عاشق مربای آلبالو ولی از هسته اون متنفر بود و لذا به زور چماق خاله ها رو وادار به تولید مربای بدون هسته می کرد. یاد دست برد های متدوام برادر و پسرخاله هام به سینی آلبالو خشک مادربزرگ زیر آفتاب تموز و اخلال جدی اون ها در روند تولید محصول افتادم. شوربختانه، حقیر بافت آلبالو خشک خویش رو کمی خشکتر از مورد قابل دزدیده شدن دوست داشت و لذا تمایلی به مشارکت در این حرکت شوم رو نداشت.  یادم اومد که یک بار شوت سرکش بنده به توپ فوتبال ختم به سینی لواشک آلبالو هنوز خشک نشده شد و توپ همون جا آرام گرفت. از قنادی شکرچیان جلفا و شربت های آماده اش که بگذریم یه خاطره کوچیک هم از خورش آلبالوی عمه در یک مهمونی وجود داره؛ خورش قرمز روشن رنگی که بنده به دلیل جهل جوانی به اون وقعی ننهاندم و پدر بنده هم حین بلند کردن دو سیخ کباب با یک چنگال، اون رو به دلیل احتمال شیرین بودن مورد تمسخر جدی و لعن و نفرن قرار داد. از حرکات منحصر به فرد ابوی، فرو سازی دو شاخه از چنگال به کباب سمت راستی و دو شاخه دیگه به کباب سمت چپی و شکار دو کباب در وضعیت توازی بود. 

ته چین آلبالوی پیش رو اولین تجربه پخت غذای شور بنده با آلبالو هست. نتیجه کار ته چینی بسیار خوش رنگ با طعمی ملکوتی شد. چون آلبالوی سالم ممکن توی ذوق و پوز آدم بزنه، بنده نصف اون رو با مرغ میکس  کردم و نیمه دیگه رو هم با دسته هاون له و با مایه ته چین مخلوط کردم.                          

مایه مرغ و آلبالو:
چهارصد و پنجاه گرم گوشت کتف مرغ بدون پوست و بدون پوست
دو قاشق غذاخوری  پیازداغ  
 صدو ده گرم آلبالوی هسته گرفته تازه یا یخ زده
یک قاشق چای خوری نعناع یا مرزه تازه خرد شده (اختیاری)   
یک دوم قاشق چای خوری نمک  
مایه ته چین:
دو پیمانه برنج
دویست گرم یا سه چهارم پیمانه ماست کیسه (یا خامه ترش)
دو قاشق غذاخوری کره، ذوب شده
نوک قاشق زعفران
یک چهارم قاشق چای خوری نمک  
صدو ده گرم آلبالوی هسته گرفته تازه یا یخ زده







مرغ رو با آلبالو (صد و ده گرم اول) در مخلوط کن میکس درشت کنید. سپس نمک، پیاز داغ و نعنای خرد شده اختیاری رو اضافه کنید.  

برنج رو به عادت مالوف آب کش و با ماست، زعفرون، نمک، کره ذوب شده مخلوط کنید. نصف برنج رو مثل این پست کف و اطراف ظرف پایرکس پهن کنید. مایه مرغ رو در محفظه به وجود اومده پهن کنید. بقیه مایه ته چین رو با نیمه دوم آلبالوی کمی کوبیده  مخلوط کنید و مایه حاصل رو روی مایه مرغ پخش کنید.

روی ظرف رو فویل آلومینیوم پوشونید. در فر از پیش داغ و تنظیم بر ۴۰۰ فارنهایت یا همون ۲۰۵ سانتیگراد به مدت یک ساعت بپزید.

Comments

Nei Rang said…
:) تلاش وافری کردم که نگم کوفتتون بشه, ولی موفق نشدم.

خیلی هوس انگیز شده
ممنون شف دوزل گرامی
با غذاهای پسا شمشیری به همخانه‌ای نیو یورکی‌ام فخر فروختم و او هم به دوره پسا شمشیری پیوست. فقط کاش راهی‌ داشت که عکس غذا‌های فارسی واسه غیر فارسی زبان‌ها حذف میشد چون با عکس به دیگر غذا‌ها علاقه مند می‌شه و من در حال ترجمه‌ام فقط. خلاصه ما در دو جبهه (آشپزخانه و ترجمه) شمشیر می‌زنیم. ممنون دوزل عزیز
Doozel said…
ممنون جناب نیرنگ
Doozel said…
جناب خاص
برای دستورهای انگلیسی باید به لیبل
English recipes
رجوع کرد . راه دیگه کلیلک کردن بر مجسمه فردوسی در بالاترین گوشه سمت چپ صفحه هست
البته این مهم در موبایل امکان پذیر نیست
Doozel said…
آپدیت
در یک حرکت انقلابی بنده وب لاگ رو به پست های فارسی ریدایرک کردم. به روم میت نیویورکی بگید برای پست های انگلیسی روی پرچم انگلیس و یا اون قسمت که نوشته
English posts
رجوع کنه
xمتاسفانه هرکار می‌کنم فقط به دستور‌های انگلیسی‌ اکتفا نمیکنن و به دستور‌های فارسی سرک میکشن. دستور‌های اخیر همه دو زبان هست و خیالم راحته ولی‌ وای به روزی که از قدیمی‌‌های سایت بپسندن. اخیرا فهمیدم از بعضی‌ ادویه‌ها خوشش نمیاد و هرچی‌ نشون میده میگم این پایه اصلیش فلان ادویه هست. خلاصه در منزل ما شما دو طرفدار دو آتیشه دارین که موجب زحمت هم شدیم واسه شما. ارادتمندیم
2nya said…
سلام. من به تازگی با وبلاگ شما آشنا شدم. یه شبی از تبلیغات ایسنتاگرام رسیدم به کتابتون و پشت سرش رفتم ببینم نویسنده ی وبلاگ کافه شمشیری یعنی دقیقا کجا:) خلاصه که اینجوری رسیدم به این وبلاگ و موندم که چطور تا به حال نرسیده بودم هرگز. خوراک میگو به سبک شواحل گوای هند رو درست کردم و فکر کنم که بهترین غذای زندگیم رو خوردم بعد از کلی گشت و گذار در نقاط مختلف این کره ی خاکی. امشب این رو درست کردم و به نظرم که خیلی خوب بود. در واقع این ایده ی ته چین بدون تخم مرغ رو بسیار پسندیدم و به گمانم اومد نقش تخم مرغ در تهچین نکنه اونقدری هم اصیل نباشه و در واقع صرفا همون نقش تخم مرغ تو کباب سیخی باشه:)
خلاصه که بسیار از آشنایی با شما خوشحالم، بسیار معرفیتون خواهم کرد، و کتابتون رو به نشانه حمایت از یک هموطن هم رشته که در دوره ی دکتراش این همه رو انجام داده میخرم.

یه سوالم این وسط دارم که چرا کافه ی شمشیری؟ اول به نظرم اومد با رستوران شمشیری شاید نسبتی داره ولی بعدش به نظرم اومد که احتمالا چیز دیگه ایه
Doozel said…
ممنون خانم دنیا و با تشکر از توجه شما. کافه رو به احترام مرحوم شمشیری و صفات نیکشون شمشیری نام گذاشتم